~ بایگانی ~ |
|
~ تیتر آخرین اخبار ~ |
|
~ رابطه ها ~ |
وبلاگ پنلاگ |
~ وبلاگ اعضای پنلاگ ~ |
|
|
|
Thursday, October 13, 2005
معانی و پيامدهای تحولات در مجمع تشخيص مصلحت نظام
هرچند مجادله و اختلاف نظر بر سر تغييرات تازه در مجمع تشخيص مصلحت نظام، چندان پردامنه و آشکار نبوده، اما در عين حال، برخی انتقادهای مطرح شده حکايت از آن دارد که به رغم واکنش های نسبتا آرام، اين تحولات مخالفانی جدی دارد.خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی حدود يک هفته پيش با آيين نامه ای که در مجمع تشخيص مصلحت نظام تدوين شده بود، موافقت کرد.در ساليان اخير، اصلاح طلبان جمهوری اسلامی، قدرت و نفوذ نهادهای انتصابی حاکميت و مقاومت آنان در برابر جنبش اصلاحات را عامل اصلی ناکامی خود معرفی کرده بودند، اما آنان اکنون، نه تنها از نظارت نهادی غير انتخابی بر دو قوه انتخابی مجريه و مقننه انتقاد نکرده اند، بلکه در عمل در چنين فرآيندی نيز مشارکت يافته اند. چنين رفتاری، اگر چه از يک زاويه می تواند اقدامی عملی و سياست ورزانه برای مقابله با حريف قلمداد شود، اما از يک منظر ديگر نيز می تواند به معنای تثبيت فرآيندهای غير دمکراتيک باشد، به ويژه آنکه در نتيجه آن، فردی بازنده در انتخابات، قادر بر نظارت بر عملکرد کسی شده که توانسته به هر دليل، در انتخابات رای بيشتری را از آن خود سازد. اکبر هاشمی رفسنجانی، در سال های اخير، در دو انتخابات ششمين دوره مجلس شورای اسلامی و نهمين دوره رياست جمهوری، نتوانست رای مردم را به دست آورد، اما اکنون در موقعيتی قرار گرفته که نه تنها روسای سه قوه، بلکه وزيران و روسای دستگاه های مختلف بايد درباره عملکرد خود به او و نهاد تحت اختيارش گزارش دهند. در شرايط کنونی، ممکن است اصلاح طلبان چنين وضعيتی را نه تنها به سود خود، بلکه به مصلحت کشور و منافع ملی بدانند، اما تداوم و نهادينه شدن اين فرآيند، در عمل می تواند به معنای فاصله گيری هر چه بيشتر ساختار قدرت از فرآيندهای دمکراتيک و ناکامی عميق تر اصلاح طلبان درون حاکميت در انجام اصلاحات ساختاری نيز باشد.
منبع خبر
|