~ بایگانی ~ |
|
~ تیتر آخرین اخبار ~ |
|
~ رابطه ها ~ |
وبلاگ پنلاگ |
~ وبلاگ اعضای پنلاگ ~ |
|
|
|
Thursday, October 13, 2005
روزنامه نويسي از ديروز تا امروز؛ مرز بين خون و جنون
هنگامي که مسلسل به غشغشه افتاد مرگ برابر ِ من نشسته بود ــ آن سوی ميز ِ کنکاش ِ «چه بايد کرد و چهگونه» ــ و نمونههای خبر را اصلاح ميکرد. از خاطرم گذشت که: «چرا برنميخيزد پس؟ مگر نه قرار است که خون بيايد و چرخ ِ چاپ را بگرداند؟» روزنامه انقلابي – از مجموعه مدايح بي صله، احمد شاملو حدود 17 دهه تاريخ مطبوعات اين ديار را كه ورقي زنيم سطحي و گذرا؛ گويي مطبوعه و روزنامه نويس هماره خاري بوده در چشم حاكمان. گويا معجزت قلم همواره خواب پادشاهان ما را به عنوان "ظل الله" و سايه خدا بر سر ملت، آشفته كرده و كدام جرم و كفر بالاتر كه زبان به نقد امير به عنوان حاكم مال و جان و ناموس رعيت تحت امرش و نه حافظ آن بگشايي؛ راه به او بنمايي و از چاه بازش گيري؟ و سرانجامِ روزنامه نويسان اين ديار نيز شنيدني است: هماره خون و جنون تقديرشان را رقم زده؛ يا به دست حاكمان و يا ديگراني كه فرصت ها را شناخته اند و ميزان آسيب پذيري اين قشر را سنجيده اند دست به تصفيه حساب زده و يا مي زنند. اگر خونش تكان دهنده و مشمئز كننده باشد، جنونش جالب است؛ يا چون مدير روزنامه نوروز در زمان رضاخان (1300 شمسي) به جرم روزنامه نويسي به دارالمجانين انداخته شدند يا در همين چند سال پيش به استناد قانون اقدامات تاميني و تربيتي كه براي مجانين و ديوانگان و مجرمان خطرناك بود آلت جرمشان توقيف شد و خودشان محبوس و البته قلمشان مصلوب. آنچه امروز انگيزه نگارش اين سطور شد خبرنگار ربايي بود در تبريز؛ معصومه باباپور را مي گويم كه پس از ربايش جسمش را با آثار 9 ضربه چاقو بر بدن يافتند؛ نيمه جان؛ در منطقه اي متروكه. خبري كه راحت آمد و راحت فراموش مي شود. اما پيش از آنكه سرنخي از خبرنگار رباها پيدا شود و انگيزه اين اقدام به قتل مشخص شود؛ پيشداوري و قضاوت درباره آن چندان مشكل نيست. گويند حرمت امامزاده را متولي نگهدارد و حرمت امنيت را پاسداران امنيت كه اركان حاكميت باشند. نوع مواجهه و بازداشت برخي اصحاب مطبوعات را در اين ساليان را نبايد از نظر دور داشت كه بازداشت هايي توام با چند روز بي خبري جامعه كه درباره برخي فعالان سياسي و مطبوعاتي بارها ديده ايم تا چه حد مي تواند مشوقي باشد براي فرصت طلبان كه حافظان نظم و امنيت را مشغول و معطوف به برخورد با قشري خاص مي بينند و گه گاه فارغ از وظيفه اصلي .ادامه در...
منبع خبر
|