احمدي نژاد ناشناس ترين چهره اي بود كه در يك انتخابات غير دمكراتيك به رياست جمهوري رسانيده شد . اگرچه اودر دور اول انتخابات ظاهرا در رديف سوم قرار گرفت ، اما همان نيروئي كه سرنوشت انتخابات را در دست گرفته بود (نيروي نظامي...! )، تصميم گرفت تا كروبي را از و احمدي نژاد را از رديف سوم به دوم ارتقا دهد تا زمينه لازم براي حضور در مرحله دوم فراهم شود .
آنها بر اين واقعيت وقوف داشتند كه تنفر عميق توده هاي مردم از رفسنجاني به اندازه اي است كه هر كسي در مقابل آن به رقابت برخيزد، بي ترديد برنده انتخابات استصوابي و غير عادلانه خواهد بود ، ولو اينكه او فردي باشد كه فاقد وجه سياسي باشد و مردم از ديدگاههاي سياسي او هيچ اطلاعي نداشته باشند .
مردم در سوم تير ماه
۱۳۸۴ به كسي راي دادند كه از طرف مجامع بين المللي يا گروهاي مستقل سياسي ، هيچ نظارتي بر آن صورت نگرفته بود . ( ضمن اينكه من به اين راي گيري و نتايج آن هيچ اعتقاد و اعتمادي ندارم ) بهمين دليل هم وقتي ميگويم ، مردم راي داده اند بر پايه يك تسامح درجهت تحليل نتايج بعدي است ونه اينكه به چنين چيزي باور داشته باشم ، كه از مواضع احمدي نژاد بعنوان يك راست افراطي و جنگ طلب هيچ اگاهي نداشتند . با وجود اينكه نخبگان سياسي و حتي رقباي او در جناح اصلاح طلب ، هشدار داده بودند كه ظهوراحمدي نژاد مترادف است با ظهور فاشيسم، اما بخشي ازتوده هاي نا آگاه به اين هشدار هيچ اعتنائي نكرده وفريب شعارهاي انتخاباتي او مبني بر مبارزه با فقر ، فساد و تبعيض را خورده و در دام فريب (نيروي نظامي ) گرفتار شده وعملا به سياهي لشكربي جيره ومواجب نيروي نظامي تبديل شدند . اينك كه
۵ ماه از آن انتخابات ميگذرد ، احمدي نژاد در كنار برخي اقدامات عوام فريبانه، منجمله حذف تشريفات و برخي هزينه هاي غير ضرور، ماهيت اصلي خود را رو كرده است ..........
متن کامل
منبع خبر