| |
به وبلاگ خبری پنلاگ: نامه یک زندانی اعتصابی به مسئولين حکومت جمهوری اسلامی خوش آمدید | صفحه اصلی | تماس با ما | |
Monday, February 18, 2008
من، بابک دادبخش که 37 روز است در زندان رجايي شهر لبهايش را دوخته و غذا نميخورد ولي عليرغم اين شکنجه هنوز عدالت به سراغ او نيامده هستم ، آنهم در سرزميني که کلکسيوني از نائبين بر حق و ولي امر مسلمينها و اميرالمومنين هاي زمان و ولي فقيه ها زندگي ميکنند . که حتي وقتي حرف حق و نا حق ميشود و بي عدالتي در زمانشان ، در اعتراض به چنين ادعايي يقه خود را پاره ميکنند .در اين 37 روز گرسنگي خوب فکر کردم و دلايل نرسيدن صدايم به گوش متوليان عدالت را تا حدودي يافتم ، اين محضر امثال علي بود که عدالت را در حق بي کسان و ژنده پوشان نيز مراعات ميکرد ولي امروز صداي من هرگز از بين ديوارهاي قطور و بلند کاخها و قصرهاي عدالت که با دربهاي ضخيم و مرغوب سنگي آذين شده عبور نميکند و از پشت شيشه هاي ضدگلوله به قول آقاي احمدي نژاد ، زره پوشهاي ضدگلوله 500 ميليون توماني هرگز به گوش شما نميرسد .عدالت براي کرباسچي ها و نوري هاست که سر خان کرم متوليان عدالت نان خورده اند ، عدالت براي اسفندياري هاست و تاجبخش ها ، عدالت شما براي هلمت هوفرها و يوهانسونها و يورتمارهاست ، عدالت شما براي سربازان انگليسي است که تمام قوانين مکتوب و نامکتوب کشور را با اتکا به حاميانشان مچاله ميکنند و در حلق مدعيان آن با زور فرو ميکنند و در آخر به پيامبري بخشيده ميشوند که اصلاً آن را قبول ندارند و نميشناسند .عدالت براي بابک نيست ، چون بابک پدري ميلياردر ، سياستمدار يا کارچاق کن ندارد و يا پدرش سردار و مادرش نماينده مجلس نيست و خانواده اش شهيد و برادرش مفقودالاثر و يا جانباز نيست ، بابک فقط يک ايراني است که آنهم نميدانم براي بهره مندي از عدالت کافي است يا خير .در هر حال بابک به اميد ديدار با مدعيان عدالت هنوز ايستاده است و غذا نميخورد و لبهاي خود را نميگشايد ، به اميد اينکه شايد مردي در بين هزاران مرد پوشالي مدعي عدالت و قانون پيدا شود که فارغ از هزاران سفارش و پرونده سازي دروغين بيايد و صادقانه و بي تکلف بشنود دادخواهي را که براي احيايش بيش از 150 نامه به تمامي مراجع قضائي عاليرتبه ايران نوشته شده ولي هميشه بي پاسخ مانده و يا پاسخ آن به خاطر اعمال سليقه به جايي نرسيده .مسئولين محترم جمهوري اسلامي ، در اين مقطع زماني دفاعيات بنده در مقابل متوليان تحت امر شما در سه مرحله از حقانيت اين جانب به خاطر عناد و اعمال سليقه و اختيارات بي حد و حصر عده اي در مورد اينجانب به جايي نرسيد. چون تمام قضاوتها يکسويه انجام ميشود ، رياست محترم قوه قضائيه هيچگاه عليرغم ارسال بيش از 50 مکتوب به انواع و اقسام حوزه هاي تحت اختيار شما خواسته هاي من به جايي نميرسد چون سفارشي در کار نيست ، هنوز پس از ارسال اين همه نامه براي گرفتن وقت ملاقات در طي 3 سال به دفترتان وقتي براي احقاق حق به من داده نشده .در نهايت شايد بايد اينگونه به عرض برسانم که نيازي نيست که نگران وضعيت من در زندان باشيد ، ميتوانيد از روي پرونده سازيهاي اعمال سليقه کنندگان آن هم از طريق معاونين معاونين معاونين معاونانتان قضاوت کنيد . من هنوز زنده ام و نفس ميکشم ، از 96 کيلو وزن در طي 37 روز بيش از 20 کيلو وزنم را از دست داده ام ، هر از گاهي سرگيجه دارم و به زمين ميخورم و نخهايي که لبانم را دوخته ام ، لبانم را بريده و هميشه عفونت و خون از آن جاري است ، ولي روده هايم بعلت امتناع از غذاخوردن بسته شده و شکرخدا در اين مورد زياد مشکل ندارم ، چشمانم به خوبي جلوي پايم را نميبيند اما جاي نگراني نيست چون تا رسيدن مردان عدالت فاصله اي نيست . نگران من نباشيد ، همينکه شما به فکر نقض حقوق بشر در دنيا و نبود عدالت در سرتاسر جهان به خصوص فلسطين و لبنان و گوانتانامو و ابوغريب هستيد کافي است . امثال من زياد اضطراري نياز به عدالت نداريم .
|
|
Designed by: خُسن آقا |