| |
به وبلاگ خبری پنلاگ: سلمان رشدی و آیه های شیطانی اش - الاهه بقراط خوش آمدید | صفحه اصلی | تماس با ما | |
Sunday, February 10, 2008
هسته اصلی «آیه های شیطانی» پدیده مهاجرت در تاریخ و موج بزرگ مهاجرت در قرن بیستم است. در این کتاب از ابتدا تا انتها همه در حال هجرتند! رنج، هراس، درد، انزوا، پشیمانی، نبرد و رؤیای جاودانی آرامش جا به جا در این کتاب تکرار می شود. روند تطبیق مهاجران در «آیه های شیطانی» با ایثار همراه است. آنها نام و هویّت خود را از دست می دهند بدون آنکه نام و هویّت نوینی دریافت کنند. آنها به کسی تبدیل می شوند که پیش از آن نبوده اند، بدون آنکه واقعاً کسی شده باشند. در چنین شرایطی آدمی به تدریج مرگ را پذیرا می شود بدون آنکه دوباره متولد شود. برخی تغییر را با تولد اشتباه می گیرند حال آنکه تغییر و مسخ، تولد دوباره نیست، از دست دادن هویّت است. در عین حال رشدی یکسویه به قضایا نمی نگرد. او آگاه است که انسان مهاجر از یکسو با رنج، اهانت، یأس و درد درگیر است و از سوی دیگر با دنیایی تازه و ارزشهایی نوین آشنا می شود. او تضاد بین این دو دنیا را می کاود.ادامه در:.... منبع خبر
|
|
Designed by: خُسن آقا |