تازگيها، بحث رعايت حقوق مذاهب، و عدم تبعيض در اين زمينه، در ميان دولت و نيز مباحث روشنفكري به طور جدي مطرح شده است؛ ارزيابي شما از اين مساله چيست؟
جلاليزاده: در جامعهي امروز متاسفانه شاهد يك نوع تبعيض و بيعدالتي در بين مذاهب اسلامي هستم و اين چيزي نيست كه تنها من بگويم. واقعيت جامعه اين است و بايد اين همخواني و تناسب با شعارهاي اوايل انقلاب اسلامي بهوجود بيايد. انقلاب ما بهخاطر آزادي و عدالت و رفع تبعيض و محروميت بود و ما بنابر آرماني كه داشتيم در انقلاب شركت كرديم. مردم ايران با توجه به وضع حكومت قبلي، يك مدينهي فاضله و نمونه براي جهان را در انقلاب ترسيم كردند، اينكه هر ايراني به صفت ايراني بودن، از حقوق مساوي برخوردار باشد. اما متاسفانه در ايام تصويب قانون اساسي با دخالت عوامل مختلف و چهرههاي غيرفعال در انقلاب، شاهد تصويب بعضي از اصول بوديم كه با مباني فكري حقوق بشر و دموكراسي در تضاد بود و به نوعي تفرقه مذهبي را قانوني كرد. مانند گنجانيدن اصولي در قانون اساسي براي انتخابات رياستجمهوري، رهبري و ... و اينكه صرفاً شيعه باشند و تنها شيعه مذهب رسمي كشور باشد و اين خودبهخود باعث غيررسمي شدن مذاهب ديگر شد و نقطه نظرات ديگر، از فضاي قانون و سياست كشور خارج شد و علاوه بر آن مذاهب ديگر، در ادارهي جامعه نقشي نداشتند و متاسفانه در كنار يكسري عوامل مختلف ديگر به منزوي شدن پيروان آن مذاهب منجر شد.
هر چند در قانون اساسي به مسايل احوال شخصي، اشاره شده است؛ اما در حال حاضر، مناطق سني نشين جزو محرومترين مناطق ايران هستند. از ميان تحصيلكردگان و نخبگان و شايستگان اهل سنت كسي در قدرت حضور ندارد. بعضي از وزارتخانهها و نهادها هستند كه به هيج وجه، از نيروهاي اهل سنت استفاده نميكنند و حتي در بعضي از نهادها، يك نفر هم حضور ندارد. در شوراي نگهبان و نهادهاي وابسته به رهبري و ... هم بههمين شكل. مشخص است كه يك گروه يا جمع در صحنهي قدرت حضور ندارند و هيچ امكاني هم براي سهم خواهي آنها از حكومت و گرفتن قدرت نميماند و متاسفانه...........متن کامل
منبع خبر